اگر اشتباه نکنم در مرداد یا شهریورماه سال 1380 به دنبال رای آوردن مجدد سید بزرگوار جناب آقای سید محمد خاتمی برای ریاست جمهوری. جلسه ای در جبهه مشارکت در دفتر این تشکیلات در خیابان سمیه برگزار شد. با توجه به انتقاداتی که به عملکرد بیژن نامدار زنگنه در دور اول ریاست جمهوری آقای خاتمی وجود داشت و از جمله نامه ای که با حدود صد امضاء اساتید دانشگاه در نقد عملکرد ایشان به رئیس جمهورنوشته شده بود، گفته شد که در این جلسه جبهه مشارکت می خواهد تصمیم بگیرد که آیا مجددا به زنگنه رای اعتماد بدهند یا نه . ظاهرا قرار بود خود زنگنه هم در جلسه شرکت کند که حضور نداشت . من هم به جلسه دعوت شده بودم . من در آن زمان با حکم بیژن زنگنه از آذرماه 1376 رئیس موسسه مطالعات بین الملی انرژی بودم و در طول حدود چهار سال با مشاهده رفتارهای غیراخلاقی، برخوردهای غیر اصولی و استبداد رای و م ناپذیری و خصوصا روش های نا درست تصمیم گیری ایشان به تدریج با ایشان زاویه پیدا کردم و منتقد عملکرد ایشان شدم.
جلسه جبهه مشارکت توسط رجبعلی مزروعی که عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و نماینده مجلس بود اداره می شد و افرادی مانند دکتر محمدرضا خاتمی و بهزاد نبوی و عده دیگری از اعضاء جبهه مشارکت هم در جلسه حضور داشتند تا جایی که یادم هست آقایان سید علی بهشتیان، دکتر فرشاد مومنی و شاید بعضی از کارشناسان مناطق نفت خیز جنوب و من در مخالفت با زنگنه حضور داشتیم و آقایان سید مهدی حسینی و حسین کاظم پور اردبیلی در حمایت از زنگنه حضور داشتند و جالب این که آقای مهدی رحمتی مدیر وقت نفت و گاز سازمان مدیریت وبرنامه ریزی که البته همزمان سِمت هائی هم در وزارت نفت داشت (از جمله عضو غیر موظف هیئت مدیره شرکت نیکو) نیز در حمایت از زنگنه حضور داشت.جناب آقای مهندس ال آقا از کارشناسان برجسته صنعت نفت که فکر می کنم در آن زمان معاون شرکت متن (مهندسی توسعه نفت) بودند نیز به عنوان کارشناس حضور داشتند و البته آقای مهندس محمد آقائی هم که در آن زمان معاون زنگنه و مدیرعامل شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی بودند هم نه برای شرکت در بحث بلکه بعنوان عضو جبهه مشارکت در جلسه حضور داشتند.
در ابتدای جلسه در مسیر نقد قراردادهای بیع متقابل و عملکرد وزارت نفت در این زمینه، وقت زیادی از جلسه بر موضوع قرارداد با شرکت انی ایتالیا برای توسعه میدان نفتی "دارخوین " متمرکز شد. نقدهائی که در زمینه این قرارداد نسبت به عملکرد وزارت نفت وجود داشت به قرار زیر بود:
بعضی منتقدین زنگنه و از جمله من اعتقاد داشتیم که تهیه طرح جامع توسعه میدان یک امر حاکمیتی است که نمی تواند به شرکت خارجی سپرده شود مخصوصا شرکتی که قرار است خودش توسعه میدان را انجام دهد چراکه منافع ملی و حاکمیتی در یک میدان نفتی بسیار بلندمدت و تا زمان اطمینان از تخلیه کامل هیدرورکربن آن است ولی منافع شرکت سرمایه گزار به هر حال کوتاه مدت است.
در این رابطه بد نیست که بعد از گذشت حدود سی سال داستانی از پشت پرده جناب زنگنه را هم نقل کنم: در دوره ریاست موسسه به مناسبتی در جلسه هیئت مدیره شرکت نفت بودم. مدیر وقت اکتشاف شرکت نفت پیشنهادی آورده بود که از هیئت مدیره اعتباری بگیرد پرسنل مدیریت اکتشاف بطور امانی بعد از وقت اداری مطالعات اکتشافی میدان دارخوین را تکمیل کنند. جناب زنگنه بسیار بر افروخته شد که چنین پیشنهادی آمده ولی بعد خودش را کنترل کرد و گفت باشد این را تصویب می کنیم که حرف و حدیث در نیاید ولی تا شما این مطالعات را انجام بدهید ما قرارداد توسعه میدان را بسته ایم و بعضی با تعجب گفتند چگونه چنین چیزی می شود که میدان ناشناخته را قرارداد توسعه ببندید؟!
من در طول این بحث قدری ناراحت بودم که چرا بعضی دوستان این بحث را آنقدر طولانی کردند و این همه اشتباهات و خطاهای زنگنه را به میدان دارخوین تقلیل دادند هرچند عمق اشتباه در این مورد آنقدر مهم بود که به نظر من اگر مدیران کشور و جبهه مشارکتی ها درک فنی از این مسائل داشتند برای استیضاح زنگنه کافی بود اما چون فکر می کردم چنین آشنائی و درکی نیست نوعی تقلیل مساله می شد.
در ادامه وقتی گرفتم و مطالبی قدری کلی تر را ذکر کردم که تا جائی که ذهنم یاری می کند اشاره می کنم:
بعد به جبهه مشارکتی ها خطاب کردم که البته شاید آقای زنگنه تقصیر نداشته باشد و شما که امروز در کشور حزب حاکم هستید مقصرباشید. چرا گه ارزیابی و ارزشیابی شما است که به مدیران جهت می دهد، کارهای نرم افزاری زمان بر است اما سر وصدا و بگیر و به بند ندارد و اگر زنگنه سراغ کارهای نرم افزاری می رفت شاید شما ارزیابی می کردید که کاری نکرده است و اصلا مهلت نمی دادید که او کار نرم افزاری و مطالعات را تمام کند و به برنامه ریزی و ت گزاری درست برسد و او در ضمیر خود نظام ارزیابی این کشور را می شناسد و می داند که باید بلافاصله کارهای چشم پر کن انجام دهد ولو بی مطالعه و پر خسارت، شرکت تاسیس کند ، شرکت های خارجی را بیاورد و شلوغ کاری راه بیندازد.
جالب بود که در همین جلسه شاهد حرف من هم از راه رسید و یکی از افراد برجسته جلسه گفت ممکن است بعضی حرف های شما ها درست باشد اما به یاد داشته باشید که زنگنه مدیر اجرائی قوی ای است و من با تلخند اعتراض کردم که این چه حرف عجیبی است کسی که بدون مطالعه و بی حساب و کتاب کار می کند و خسارت می زند هرچه از نظر اجرائی ضعیف تر باشد کمتر خسارت به کشوروارد می کند و ما دوساعت است داریم همین را می گوئیم که ایشان چه گونه با قدرت خسارت به کشور می زند!
در پایان جلسه اتفاق طنز گونه ای هم افتاد. یکی از مدیران جناب زنگنه که اتفاقا ایشان هم مدیرسابق انرژی سازمان برنامه بود و بعد به نفت آورده شده بود (به این مناسبات توجه کنید) در جلسه حضور داشت و در گوشه ای نشسته بود و در بحث مشارکت نداشت اما وقتی احساس کرد به قول معروف جنگ دارد مغلوبه می شود از گوشه جلسه به میدان آمد و خطاب به جلسه در مورد ما یعنی منتقدین زنگنه که در جلسه حضور داشتند گفت اینها همان هائی هستند که مخالف توسعه کشور هستند و من با خنده ای گفتم بعید است یک شهروند مخالف توسعه کشورش باشد اما اگر این راهی که شما می روید نامش توسعه است بله من مخالف توسعه هستم. بعید می دانم این بزرگوار با همه سوابقش در سازمان برنامه مفهوم توسعه را درک کرده باشد.
فروردین 1399 (قرنطینه کرونا)
درباره این سایت